کافه کوه و دستاوردهای آن
کافه کوه و دستاوردهای آن
کافه کوه ! کافه ای بدور از دود سیگار و قلیان و سرشار از نیاز به ایجاد بستری مناسب برای گفتگوی کوهنوردان برای دوستی و تفاهم و آموختن

عکس قاب شده روی دیوار محمد تهرانی در دهه ی ۳۰
تاریخچه:
"کافهها با پیدایش و گسترش شهرها خیلی زود به بخشی جدائی ناپذیر از فضاهای شهری بدل شدند و کافه رفتن بخشی از زندهگی روزمرهی انسان شهری برای گذراندن اوقات فراغت ، مبادلهی عواطف و احساسات و برقراری مناسبات اجتماعی گوناگون شد. کافهها میتوانستند امکانی برای فراهم آوردن شرایط و موقعیتهای فرهنگی باشند. گردهم آمدن افرادی از گروههای اجتماعی مختلف اما با افکار، علائق و سبک زندهگی مشترک . امروزه دیگر نقش و کارکرد ارتباطی کافه ها را در زندهگی شهری نمیتوان نادیده گرفت. محیطی برای دیدن ، شنیدن و تبادل نظر و خلق ارزشهایی فرامادی مانند دوستی! "( فرامرز نصیری)
"کافه و هتل نادری نام یکی از کافههای قدیمی تهران است. کافه نادری در شرق پل حافظ در خیابان نادری (جمهوری فعلی) واقع شدهاست و هتلی بر روی آن قرار دارد.
در سال ۱۳۰۶ یک مهاجر ارمنی با نام خاچیک مادیکیانس این کافه را دایر کرد. این کافه سالها پاتوق شاعران، نویسندگان و روشنفکران بودهاست. در معرفینامهای از این کافه که امروزه در کنار در ورودی آن قرار داده شده آمدهاست که غذاهای فرنگی مانند بیف استروگانف و بیفتک و همچنین کافه گلاسه، شاتو بریان، بستنیهای فرنگی، قهوه ترک و فرانسه برای اولین بار در این کافه به ایرانیان عرضه شد. مادیکیانس، درست ۸۴ سال پیش هتلی بنا کرد که امروز، کافه آن، کلیشهایترین نوستالوژی پاتوق نشینهای شهر تهران است.
گارسونهای ارمنی این کافه-رستوران، غذاهایی چون بیفتک و بیف استروگانوف و نوشیدنی هابی مانند کافه گلاسه، قهوهٔ ترک و فرانسه را نخستین بار در این رستوران عرضه کردند. شبها هم اغلب، مراسم رقص در حیاط پشتی کافه برپا بود و دود سیگارهای فرنگی فضای آن جا را پر میکرد، حیاطی که حدود سه دههاست در آن بسته شدهاست.
کافه نادری، در دههٔ سی و چهل، پاتوق روشنفکرانی مثل صادق هدایت، جلال آلاحمد، احمد فردید و سیمین دانشور، نیما یوشیج بوده و بخش زیادی از شهرت کنونی اش را از اعتبار این اشخاص وام گرفتهاست.
ظرفیت آن ۱۴۰ نفر در دو سالن است. در سالن اول، فقط قهوه و چای و دسر سرو میشود و سالن بعدی ویژهٔ غذاست." (منبع: وبسایت ویکی پدیا )

ساعت ۱۱ صبح ژینا و پشت سرش مهدی ساقی در میدان دربند
از همان موقع که پیشنهاد کافه کوه توسط خانم لیلی رهنما از وبلاگ مکث منتشر شد و مورد موافقت بسیاری از دوستان قلمی واقع شد شروع کردم به برنامه ریزی و تماس با دوستان به شکلی که تصمیم گرفتیم دیداری قبل از کافه کوه در یک برنامه سبک کوهپیائی تا شیرپلا داشته باشیم. مطابق معمول اول با رامیار تماس گرفتم و بعد با احسان هماهگ شدیم.
عصر چهارشنبه 28 دیماه رامیار و آیاز مهمان مهدی ساقی و آرزواحمد زاده در کرج بودند و روز بعد صبح ساعت 10 قرار شد با همراهی مهشید و احسان, من و ژینا هم به آنها بپیوندیم و تا قبل از حضور دوستان در ساعت 16 در کافه محمد تهرانی از مسیر دربند به طرف دره اوسون حرکت کردیم.در مسیر تراکت و اطلاعیه های مربوط به روز هوای پاک و لیوانهای آب به عابرین هدیه می شد و این در حالی بود که هیچ اثری از هوای پاک نبود.کمی از کوچه های مسیر را که بالا رفتیم پایتخت دودآلود خاکستری از دیده ها محو میشد و با صحبتهای گرم همراهان از خاطرات نیز میرفت. آنچه میماند خاطره صعود و همراهی در کوهستان بود و صعودهای قلم قبلی و مطالب وبلاگهای کوه.
ساعت 12 رسیدیم هتل اوسون و ناهار مهمان مهدی و آرزو بودیم. به آرامی بعد از ناهار برگشتیم پایین و ساعت 14 رسیدیم کافه محمد تهرانی.تا ساعت 16 تا سایر دوستان برسند به مباحثه گذشت. و پس از آن یکی یکی همراهان قلمی کافه رسیدند. صحنه های زیبایی بود از تجدید دیداری صمیمی و دوستانه و دیدار با آشنایانی جدید.

عجیبه هرچه پشت پرده ی آنچه کیبورد بر روی مونیتو دنیای مجازی میسازد و توسط کابلها به دام تور جهانی میافتد در دیداری واقعی رنگ میبازد و آدمها همانهائی نیستند که در کامنت بازار انتقادهای شدید گاهی بی ملاحظه میشوند و گاهی محتاط. اینجا آدمها واقعی اند و اینجا اخلاق کوهنوردی معنی میشود همانگونه که در ناملایمات و سختی های مسیر کوه هنگام همراهی از همنوردانی واقعی میبینی. اینجا هرچند گاشربروم و بیس کمپ اورست نیست ولی اینجا اخلاقی از نوع محمد اوراز حاکم است.
اخلاقی که به راحتی میتوان آنرا اخلاق کوهنوردی نامید. مسعود فاتح خورشید از من خواسته بود تا از دستاوردهای کافه کوه بنویسم و اکنون مسعود جان این بود خلاصه ی نشست اول کافه کوه. آنگونه که در کامنتی از امیر حسین پرسیده بودند که پس چی شد اون همه شاخ و شانه کشیدن و این همه دوستی. بله این همه دوستی را باید باور داشت.













آنچه هم پاتوقی ها از پاتوق گفتند (روی عکسها کلیک کنید):












کانون کوهنوردان اوراز فعالیت خود را از سال 1379 با نام گروه آراز منشعب شده از گروه آرارات آغاز نمود و با کسب مجوز فعالیت از هیات کوهنوردی استان در سال 1382 پس از احراز شرایط از گروه به کانون کوهنوردان اوراز مهاباد (سال 1383) ارتقا یافت. کانون توسط آقایان جلیل پسوه ای و جمال و عطا عزیزی اعضای هیات موسس و با اساسنامه ای در 10 فصل، 22 ماده و 9 تبصره تاسیس گردید.از سال 1393 با دریافت مجوز از وزارت ورزش و جوانان تحت عنوان باشگاه کوهنوردی اوراز مهاباد به فعالیتهای خود ادامه میدهد.